نخستین مشکل همهی ما مردان و زنان، یادگیری نیست، بلکه فراموش کردن آموخته هاست. پیش از آنکه به بررسی عوامل موفقیت در بازاریابی محتوایی بپردازیم، بیایید ببینیم که چرا ممکن است محتوای کنونیتان به درد کسبوکارتان نخورد یا به آن سود نرساند.
چرا بازاریابی محتوایی؟
همهی محتوا دربارهی خودتان است.
یادتان باشد که مشتریها به شما اهمیت نمیدهند، آنها به خودشان و مشکلاتشان اهمیت میدهند. وقتی در حال توضیح این موضوع هستیم که محصولات و خدماتمان ( که هیچکس به آنها اهمیت نمیدهد) چقدر فوق العادهاند معمولا این نکته را فراموش میکنیم. هرچه بیشتر در مورد درباره خودتان و محصولاتتان حرف بزنید، محتوای مورد نظر کمتر پخش میشود و کمتر با آن تعامل می کنند.
از شکست خوردن میترسید.
اگر به محتوایتان فرصت دهید و کمی آن را آزمایش کنید، گزینههای ممکن بازاریابی محتواییتان خودشان را نشان میدهند و از داستانهای جئیئ و ارزشمند برای مشتریان پرده برداری میشود.
مطالعه کنید: تکنیکهای بازاریابی و 10 مورد ویژه برای کسبوکار شما
توقعتان را خیلی پایین میآورید.
باید بازاریابی محتوایی شما بهترین بازاریابی محتوایی در صنعت خودتان باشد، بهتر از تمام رقبایتان و بهتر از کاری که شرکتهای رسانهای و ناشران در حوزهی شما انجام میدهند. اگر متخصص مورد اعتماد در صنعت خودتان نیستید، چگونه میتوانید به این متخصص تبدیل شوید؟
درست منبعیابی نمیکنید.
بیشتر برندها بخشی از فرآیند بازاریابی محتواییشان را برون سپاری میکنند. ترسی نداشته باشید که قهرمانان محتوا در درون سازمانتان و روزنامهنگارها، نویسندگان و سازمانهای تولید محتوا را پیدا کنید تا کمکتان کنند تا داستانتان را بگویید.
مطالعه کنید: شش اصل تاثیرگذار در بازاریابی محتوایی چیست ؟
هر بخش سازمانتان ساز خودش را میزند.
آیا در روابطعمومی، ارتباطات شرکتی، رسانههای اجتماعی، بازاریابی ایمیلی و سایر رسانهها داستانهای متفاوتی میگویند؟ آیا همهی بخشهای سازمان از خط داستانی یکسان پیروی میکنند؟ بازاریابی با محتوای تاثیرگذار به این معناست که شرکتتان داستانی یکنواخت و بدون تناقض را تعریف کند.
نمیخواهید از منطقه ی آسایش تان خارج شوید.
ست گادین در کتاب مهرهی حیاتی خود بیان میکند که، اگر از منطقهی آسایشتان خارج نشوید، محکوم به تحمل وضع موجودید. گه گاه در محتوایتان کاری کاملا غیر منتظره انجام دهید.
فراخوان به اقدام وجود ندارد.
در بازاریابی محتوایی هر محتوایی باید فراخوان به اقدام داشته باشد. اگر ندارد دست کم این امر و هدف واقعیتان از تولید محتوا را بدانید.
بیش از حد روی یک مجرای ارتباطی خاص در بازاریابی محتوایی متمرکزید.
فقط به فکر خبرنامههای ایمیلی و فیس بوک نباشید. به این فکر کنید که چه مشکلی از مشتریان را حل میکنید. سپس در هر جایی که مشتریانتان به دنبال اطلاعات موثق میگردند، داستان مربوط به آن را به طرق مختلف تعریف کنید.
مطالعه کنید: بازاریابی متمایز چیست و چرا برای کسبوکار شما اهمیت دارد؟
برنامه پشتیبان دارید.
فقط باید تلاش و تکرار کنید. برنامه پشتیبان را فراموش کنید. داشتن برنامهی پشتیبان (مانند تبلیغات کلیکی یا حمایت مالی از سوی یک نهاد) به مثابه این است که هنوز شروع نکرده، اعتراف کنید که شکست خوردهاید.
کسی مسئول محتوا نیست.
شخصی در سازمانتان (شاید خودتان) باید مسئول برنامهی بازاریابی محتوایی را به عهده بگیرد.
مدیران ارشد با بازاریابی محتوایی موافق نیستند.
طبق تحقیقات موسسهی سی ام ای، احتمال شکست سازمانهایی که مدیران ارشدشان با بازاریابی محتوایی موافق نیستند 300 درصد بیشتر از شرکتهایی است که مدیران ارشدشان موافق بازاریابی محتوایی هستند.
غرق در صنعت خودتان نیستید.
هر جایی که مشتریانتان هستند، شما هم باید باشید (چه آنلاین، چه چاپی و چه حضوری)
مطالعه کنید: طرح کسبوکار را چطور بنویسیم؟
جا ویژهی تعیین شده را به اندازه کافی پوشش نمیدهید.
باید برترین متخصص جاویژهی خودتان باشید. حوزهی محتواییای را انتخاب کنید که هم برای کسبوکارتان معنادار باشد و هم قابل دستیابی. شما میتوانید با تولید محتوای استاندارد در حوزه تخصصی که فعالیت میکنید به برندی قابل اتکا و قدرتمند تبدیل شوید.
سرعتتان خیلی کم است.
با اینکه از گفتنش متنفرم، در بیشتر موارد بهتر است کارها را سریع انجام دهیم تا بینقص فرآیندی سریع و کارآمد برای داستان سراییتان پیدا کنید. شما برای اینکه بتوانید سریع محتوای جذاب و کاربردی را تولید کنید پیشنهاد میکنم از تیم تولید محتوا مجموعه دکتر سامان خردمند مهر استفاده کنید.
توزیع محتوا در بازاریابی محتوایی به طور یکنواخت انجام نمیشود.
بازاریابی محتوایی وعدهای به مشتریان است. روزنامهی صبحگاهی را در نظر بگیرید (البته اگر آن را دریافت میکنید): وقتی سر موقع به دستتان نمیرسد، چقدر ناراحت میشوید؟ باید دربارهی بازاریابی محتواییتان همچنین ذهنیتی داشته باشید. محتوا را به طور یکنواخت و سروقت توزیع کنید. برای خودتان تقویم محتوایی تدوین کنید.
به اندازهی کافی به فکر موتورهای جستجو نیستید.
به احتمال زیاد بیشترین ترافیک سایتتان از طرف موتورهای جستجو ایجاد میشود. اگر محتوا را با این هدف تولید کنید که در جستجو پیدا شوید، بر مشکل مورد نظر و چگونگی اعلام آن مشکل از سوی مشتریان متمرکز میمانید. به علاوه، در جستجو هم پیدا میشوید.